/a>>/>یکی از برنامههای اصلاحی حضرت علی (ع) در دوره زمامداری، گماشتن نیروهای شایسته، کارآمد و صالح در مصادر امور حکومت بود. زیرا استقرار و دوام حکومت به ویژه با شاخصههای دینداری و عدالت، بدون کارگزاران شایسته عملی نخواهد بود. از اینرو، یکی از مقولههای مهم و مورد توجه جدی امام علی (ع)، کارگزاران حکومت بود. چگونگی گزینش و انتخاب این نیروها در مناصب گوناگون سیاسی، نظامی، مالی، قضایی و اداری، آشنا نمودن آنان با دستورالعملهای مدیریتی، شیوه زمامداری و رفتار با مردم، و نظارت بر عملکرد و مدیریت آنان به منظور حسن اجرای امور که به تأمین امنیت جامعه، رضایت عمومی مردم، استحکام و ثبات حکومت منجر گردد، از مسایلی است که امام (ع) بدانها پرداخته است. حضرت (ع) با این مبانی نظری سعی داشت تا مدلی از نظام مدیریت اسلامی را در زمان خویش اجرا نماید و برای آینده مسلمانان نیز معیارهای لازم و اصول کلی را ارائه دهد. در
این مقاله کوشش میشود تا برنامههای اصلاحی امام علی (ع) در باره کارگزاران حکومت، به ویژه مواردی چون معیارهای انتخاب، توصیهها و رهنمودهای مدیریتی، و سیاستهای نظارتی و مراقبتی ایشان تحلیل و تبیین گردد.
مقدمهیکی از اصول مهم اندیشه حضرت علی (ع)، لزوم استقرار حکومت برای انتظام امور ایشان هنگامی که سخن خوارج را که میگفتند: "لا حُکْمَاِلّا للَّه"، شنید، فرمود: "سخن خوارج سخن حقی است که از آن اراده باطل میشود ... مردم چارهای ندارند جز اینکه مواردی که در سخن حضرت آمده از ضروریترین نیازهای هر اجتماعی است که باید به اما حکومت مورد نظر امام علی (ع) از سه شاخصه مهم "دینداری"، "عدالت" و از آنجا که امام علی (ع) به عدالت اجتماعی در حکومت اهتمام جدی داشت، یکی از | <><>>/>>
او علاوه بر اینکه در انتخاب کارگزاران از جنبه صلاحیتی و مدیریتی حساسیت نشان نمونه مفصل این دستورالعمل در نامه پنجاه و سوم نهجالبلاغه معروف به "عهدنامه مالک با ملاحظه متن نامهها، به خوبی میتوان دریافت که ایشان چگونه به امور مردم و امام علی (ع) در الگوی مدیریتی خود، چند اصل مهم را رعایت مینموده است: 1- انتخاب کارگزاران و مدیران حکومت بر اساس معیارهای صلاحیتی و ارزشی 2- اصل قرار دادن لیاقتها، شایستگیها و تواناییها در واگذاری مسؤولیت به | <><>>/>>
3- برخورداری از دستورالعمل جامع مدیریتی (داشتن پشتوانه نظری و معرفتی مدیریت 4- تبیین وظایف و تکالیف رهبری، کارگزاران و مردم نسبت به یکدیگر 5- اهتمام به انطباق قول با عمل در رفتار خود به منظور تأثیرگذاری فرامین بر عاملان 6- ارائه توصیهها و رهنمودهای لازم به کارگزاران حکومتی هنگام پذیرش مسؤولیت 7- نظارت و مواظبت دقیق بر رفتار و عملکرد مدیران، حتی شیوه زندگی آنان 8- سیاست تشویق و توبیخ عاملان حکومت به منظور اجرای عدالت و جلوگیری از بروز با دقت در سخنان ارزشمند ایشان میتوان به تبیین این اصول، به ویژه معیارهای انتخاب 1. برنامه اصلاحی امام علی (ع)جامعه زمان حضرت علی (ع) به آسیبهای گوناگونی دچار گشته بود. این آسیبها هم در آن جامعه، فساد و بدعت آشکار شده بود، مردم از سنّت پیامبر اسلام (ص) و اهداف او از نگرانیهای عمده ایشان، پیدایش انحراف در حکومت اسلامی و دور شدن آن از مسیر | <><>>/>>
آشفتگی اوضاع و تغییر اخلاق و حالات مردم و سرگرمی آنها به دنیا که بخشی از آن به امام علی (ع) برنامه اصلاحی خود را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و مالی، حقوقی و اخلاقی "مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری میرویم که | <><>>/>>
بدون تردید، ایجاد اصلاحات در جامعه و برپا داشتن عدالت و تحقق حکومت دینی راز عدم همراهی مردم با برنامههای حضرت، در تباین اهداف آنان قرار داشت. اهداف رسیدگی به مردم و آسایش و امنیت آنان از دغدغههای حکومتی حضرت علی (ع) بوده "اِنَّ اللَّهَ تَعالی فَرَضَ عَلی اَئِمَّة ِالْحَقِّاَنْ یُقَدِّرُوا اَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَة ِالنَّاس ِ...؛ [11] خود او در سادهزیستی و قناعت و برابر قرار دادن زندگی خویش با مستمندان جامعه "سوگند به خدا بر این جبّه خود چندان پینه دوختم تا اینکه از دوزنده آن شرمنده شدم و و در وصف بیزاری خود از ظلم و ستم میفرماید: "سوگند به خدا اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم و یا با غل و زنجیر به این سو | <><>>/>>
امام علی (ع) رهبری بود که آنچه را میگفت بدان پایبند بود و به طور عملی سعی مینمود 1-1. معیارهای انتخاب کارگزارانیکی از عواملی که میتوانست به اهداف حضرت علی (ع) در تحقق جامعه مطلوب امام علی (ع)، کارگزاران خود را در مسؤولیتهای مختلف سیاسی، نظامی، مالی، اداری، حضرت در نامهای به محمد بنابیبکر که به سبب عزل شدنش از حکومت مصر دلگیر "اِنَّ الرَّجُلَ الَّذی کُنْتُ وَلَّیْتُهُ اَمْرَمِصْرَ کانَ رَجُلاً لَنا ناصِحاً وَ عَلی عَدُوِّنا شَدیداً ناقِماً؛ [13] در این نامه، موارد زیر از جمله معیارهای انتخاب مالک برای مسؤولیت فرمانداری | <><>>/>>
1- خیرخواهی نسبت به رهبر و امام جامعه، 2- صلابت و قدرت مقابله در برابر دشمن و عدم مسامحه و سازش با مخالفان، 3- توانایی لازم برای انجام مسؤولیت. در بیان ویژگیهای محمد بنابیبکر نیز معیارهایی مانند خیرخواهی، تلاش و کوشش، 1- محافظت و حراست از مسؤولیت (تعهد و احساس مسؤولیت)، 2- کوشا و فعال بودن، 3- شجاعت و نترسیدن از دشمن، 4- صلابت و شجاعت بر بدکاران، 5- قاطعیت و بُرّندگی در امور، 6- اطاعت از رهبری و امام جامعه، 7- خیرخواه مردم بودن، 8- بر معیار حق عمل نمودن (حقگرایی)، 9- برخورداری از تدبیر و قدرت حل مشکلات. "... من بندهای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در روزهای وحشت نمیخوابد و در امام (ع) در سخنی اشاره میکند که قصد داشته هاشم بنعتبه را برای فرمانداری مصر 1- مقاومت و پایداری در برابر دشمن. | <><>>/>>
2- شدت و صلابت بر دشمن به گونهای که فرصت تاخت و تاز نیابد. [16] در عهدنامه حضرت به مالک اشتر از کارگزاران برجسته حکومت، معیارهایی در انتخاب "بدترین وزیران تو، کسی است که پیش از تو وزیر بدکاران بوده، و در گناهان آنان شرکت امام (ع)، افراد عاقل، دانشمند، باتجربه و محتاط را بهترین کسان برای مشورت میداند: "خَیْرُ مَنْ شاوَرْتَ ذوی النُّهی وَ الْع ِلْمِوَ اوُلوُا التَّجارِبِوَ الْحَزْم."> [19] معیار دیگری را که در انتخاب مشاور ذکر کرده، "خداترسی" است: "شاوِرْ فی اُموُرِکَ الَّذینَ یَخْشَوْنَ اللَّهَ تَرْشُدْ؛ [20] با افرادی که از خدا میترسند مشورت کن تا به حقیقت برسی."> از مشاوره با فرد نادان پرهیز داده زیرا رأی او انسان را به هلاکت میکشد: "رأیُ الْجاهِل ِیُرْدی."> [21] اصولاً آن حضرت، مشورت کردن را پشتیبان نیکویی [22] میداند که زمامداران و | <><>>/>>
از استبداد رأی که موجب هلاکت است پرهیز میکنند. [23] حضرت در باره کارمندان دولت سفارش مینماید پس از اینکه مورد آزمایش قرار 1- با تجربه باشند، 2- با حیا باشند، 3- از خاندانهای اصیل و باتقوا باشند که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند. دلیل انتخاب افرادی با این ویژگیها آن است که "اخلاق آنان گرامیتر، و آبرویشان در انتخاب نویسندگان و منشیان امور اداری نیز معیارهایی را برشمرده از جمله اینکه: در انتخاب فرماندهان نظامی نیز به دلیل اهمیت سپاه در جامعه اسلامی بر رعایت خیرخواه، پاکدامن، شکیبا، صبور، عذرپذیر، رحیم بر ناتوان، شدید بر اقویا، عدم تجاوز "برای فرماندهی سپاه کسی را برگزین که خیرخواهی او برای خدا و پیامبر (ص) و امام تو در یکی از مانورهای نظامی، وقتی میان دو تن از فرماندهان لشکر، زیاد بننصر و شریح | <><>>/>>
<><>>/>> |
| |
<><>>/>> |
1- برترین فرد در علم قضا، 2- پرحوصله و صبور، 3- اشتباهپذیر، 4- اهل بررسی و تحقیق، 5- دارای مناعت طبع، 6- محتاط در شبهات، 7- خستگیناپذیر، 8- پیگیر، 9- شکیبا. [27] از دیگر مناصب حکومتی که امام علی (ع) در بارهدارنده آن معیارهایی را توصیه نموده، قضاوت است. قضاوت عادلانه و داوری به حق از اموری است که در برقراری امنیت عمومی و فراهم نمودن رضایت مردم مؤثر است. این امر منوط است به انتخاب قاضیانی شایسته که از روی حق داوری نموده و از مسیر انصاف و عدالت خارج نشوند. به لحاظ اهمیت قضاوت در جامعه، حضرت هم در انتخاب قاضیان معیارهایی را توصیه کرده و هم پس از گماشته شدن به این منصب، سفارشهای لازم را در باره آنان نموده تا به ظلم و ستم وارد نشده و دنیاطلبی بر آنان مسلط نگردد. معیارهایی که در انتخاب قاضی توصیه نموده عبارتند از: | <><>>/>>|
10- قاطع در فصل خصومت، 11ـ استحکام اراده و ثبات رأی (که در اثر مدح و ستایش، وسوسه نشود و با تملق دیگران آنگاه سفارش مینماید: "پس از انتخاب قاضی، هرچه بیشتر در قضاوتهای او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای حضرت برای سالم ماندن کارمندان پس از انتخاب و مصون ماندن دستگاه اداری کشور 1- بررسی رفتار و عملکرد کارگزاران، 2- گماشتن عیون راستگو و اهل وفا برای نظارت بر اعمال آنان. این بررسی و نظارت سبب میشود که آنها امانتدار و با مردم مهربان باشند. 3- پرداخت حقوق کافی به آنان، زیرا موجب بینیازی و اصلاح آنان میگردد، در نتیجه به 4- مجازات و توبیخ شدید کسانی که خیانت ورزند. [29] 2-1. توصیهها و دستورالعملهایکی از اقدامات حضرت علی (ع) نسبت به کارگزاران خود، ارائه توصیهها و | <><>>/>>
1-2-1. فرماندارانامام (ع) در نامهای به محمد بنابیبکر، هنگامی که او را در آغاز سال 37 هجری به سوی 1- مخالفت با خواستهها و تمنّیات دل، 2- دفاع از دین، 3- به خشم نیاوردن خدا به خاطر رضایت دیگران، 4- برپای داشتن نماز اول وقت. [30] به فرماندار خود در شهر مکه، قُثَم بنعباس، رهنمود میدهد که "در بامداد و شامگاه در در نامهای دیگر به یکی از کارگزاران خود در سال 38 هجری، مسؤولیتهای فرمانداری 1- حفظ مرزهای کشور اسلامی، 2- یاری دین، 3- توأم ساختن شدت با مدارا در رفتار اجتماعی، 4- تواضع در برابر مردم. | <><>>/>>
5- گشادهرویی و فروتنی با مردم، 6- تفاوت نگذاشتن در برخورد با مردم (رعایت مساوات با انسانها). [32] و در نامهای به عبداللَّه بنعباس، هنگامی که او را در سال 36 هجری به فرمانداری بصره حضرت در سخنی دیگر، در اخلاق کارگزارانحکومتی، موارد زیر را مطرح نموده است: 1 اهتمام به قرآن و عمل به احکام آن؛ 2 عبرتگیری از حوادث تاریخ؛ 3 توجه به خدا و معاد؛ 4 سخن گفتن به حق؛ 5 پرهیز از کاری که مسلمانان را ناخوشایند است؛ 6 عدم ارتکاب خلاف در پنهانی؛ 7 فرو خوردن خشم؛ 8 بخشش هنگام قدرت؛ 9 فروتنی هنگام خشم؛ 10 مدارا در حکومت؛ 11 نیکو داشتن نعمتهای خداوند؛ 12 تباه نکردن نعمتهای موجود؛ 13 فظ آبرو؛ 14 راز نگهداری (بازگو نکردن همه شنیدهها)؛ 15 پرهیز از دوستی با بیخردان و خلافکاران؛ 16 پرهیز از گروههای غافل، ستمگر و باطل؛ 17 پرهیز از حضور و نشستن در مکانهای بدسابقه و محل فتنهها؛ 18 برحذر بودن از همنشینی با فاسقان؛ 19 گرامی داشتن خدا و اطاعت از او؛. | <><>>/>>
20 دوست داشتن دوستان خدا؛ 21 توجه به افراد ضعیف؛ 22 مدارا با نفس در واداشتن به عبادت (عدم تحمیل و اکراه بر آن). [35] در فرمان حضرت علی (ع) به مالک اشتر که منشوری است مشتمل بر آداب مملکتداری ابتدا در ویژگیهای شخصی، مالک را بر انجام یا نهی از اموری دستور میدهد، سپس به در ضرورت خودسازی، نکات زیر را یادآوری کرده است: خداترسی و اطاعت از او، پیروی واجبات و سنّتهای الهی، ضایع نساختن دستورات آنگاه در اخلاق اجتماعی و روش برخورد با مردم، موارد زیر را توصیه نموده است: 1 مهربانی و دوستی با مردم؛ 2 عفو و بخشش بر خطاهای احتمالی آنان؛ 3 عدم سختگیری و کیفر دادن مردم؛ 4 مهار کردن خشم و خشونت؛ 5 عدم تکبر و خودبزرگبینی در رفتار با مردم؛ 6 پرهیز از غرور و خودپسندی؛ 7 رعایت انصاف با مردم و خویشان و نزدیکان؛. | <><>>/>>
۸ حقگرایی و عدالتخواهی و مردمگرایی؛ 9 عدم تکیه بر خواص به بهای خشم عمومی مردم؛ 10 دور ساختن عیبجویان از خود؛ 11 پوشانیدن بدیها و زشتیها؛ 12 رفع دشمنیها و کینهها؛ 13 عدم تصدیق سخنچین؛ 14 پیوند با پرهیزکاران و راستگویان؛ 15 فضیلت دادن نیکوکار بر بدکار؛ 16 نیکوکاری به مردم برای جلب اعتماد آنان؛ 17 تخفیف مالیات؛ 18 عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند؛ 19 حفظ آداب و سنتهای پسندیده جامعه؛ 20 بدعت نگذاشتن آداب زیانآور؛ 21 گفتگو و مباحثه با دانشمندان و حکیمان که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری 22 رسیدگی به امور محرومان و مستضعفان جامعه؛ 23 فاصله نگرفتن از مردم (حضور در جمع مردم)؛ 24 امتیاز ویژه ندادن به خویشان و نزدیکان، و موارد متعدد دیگر ... اما هشدارهایی نیز در برخی زمینهها داده است. مانند پرهیز از خونریزی ناحق، پرهیز از به دلیل توجه خاص آن حضرت به محرومان و مستضعفان، در میان اقشار مختلف "خدا را، خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه، که هیچ چارهای ندارند (و عبارتند) | <><>>/>>
برای این طبقه معین فرموده است: بخشی از بیت المال، و بخشی از غلههای زمینهای 2-2-1. مأموران مالییکی از دغدغهها و حساسیتهای خاص حضرت علی (ع) نسبت به کارگزاران بیت از دیدگاه امام (ع)، حاکم اسلامی در قلمرو خود باید مالیات و بیت المال را به گونهای باید تلاش حاکم در آبادانی زمین بیشتر از جمعآوری خراج باشد زیرا خراج جز با وی سفارش میکند که اگر مردم شکایت کردند از سنگینی مالیات یا دچار شدن به آفات و | <><>>/>>
حوادث مختلف، در گرفتن مالیات به میزانی تخفیف ده تا امورشان سامان گیرد. زیرا با این در نامه پنجاه و یکم که به کارگزاران بیت المال نوشته شده، در اخلاق اجتماعی آنان، 1 رعایت انصاف در روابط با مردم؛ 2 شکیبایی در برآورده ساختن نیازهای آنان؛ 3 محروم ننمودن مردم از خواستههای مشروع؛ 4 عدم فروش اموال مردم برای گرفتن مالیات؛ 5 عدم توسل به خشونت و شکنجه برای وصول مالیات؛ 6 دستدرازی نکردن به اموال مردم؛ 7 پند و اندرز به نفس (خودسازی)؛ 8 خوشرفتاری با سپاهیان؛ 9 کمک به مردم فرودست؛ 10 تقویت دین خدا؛ 11 انجام واجبات الهی. در نامهای دیگر، مواردی از اخلاق کارگزاران مالیاتی را به دارندگان این مسؤولیت 1 قول او با عملش تطابق داشته باشد، یعنی آشکار و پنهانش و گفتار و کردارش در 2 امانت الهی را بپردازد؛ 3 عبادت را خالصانه انجام دهد؛ 4 با مردم تندخو نباشد؛ 5 به مردم دروغ نگوید؛. 7 به حقوق مردم وفادار باشد؛ 8 امانتدار باشد. [39] | <><>>/>>
<><>>/>> |
| |
<><>>/>> | این همه تأکید بر رعایت حقوق مردم بدان سبب "بدان! برای تو در این زکاتی که جمع میکنی سهمی معیّن، و حقی روشن است و شریکانی از مستمندان و ضعیفان داری، همان گونه که ما حق تو را میدهیم، تو هم باید نسبت به حقوق آنان وفادار باشی، اگر چنین نکنی در روز رستاخیز بیش از همه دشمن داری، و وای بر کسی که در پیشگاه خدا، فقرا و مساکین، و درخواستکنندگان و آنان که از حقشان محرومند، و بدهکاران و ورشکستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شکایت کنند..."> [41] از توصیههای مهم حضرت به متصدیان "با ترس از خدایی که یکتاست و همتایی ندارد | <><>>/>>|
یا با زور از زمین او نگذر، و افزونتر از حقوق الهی از او مگیر. هرگاه به آبادی رسیدی، در کنار 3-2-1. فرماندهان نظامیامام علی (ع) در اخلاق فرماندهی و مسؤولیتهای فرماندهان نظامی نیز نکاتی را متذکر از دیدگاه امام (ع)، نیروی نظامی یکی از ارکان مهم حکومت است که موجب برقراری 1 خدا ترسی، 2 بیمناکی از وسوسههای دنیا، 3 مواظبت بر نفس و خواهشهای آن، 4 کنترل خشم، [43] 5 عدالت و رفتار با مردم. | <><>>/>>
6 عدم ارتکاب به ظلم و ستم، 7 پرهیز از ناپسندیها، 8 وادار ساختن نفس به انجام واجبات الهی، 9 تلاش در امور مردم به حد توان، [44] 10 آزار نرساندن به مردم، 11 پرهیز از شرارت و تجاوز، [45] 12 عدم تخطی از حدود خود، 13 عدم یا پافشاری در کاری که از مسؤولیت فرد خارج است. [46] حضرت، سپاهیان خود را از تجاوز و تعدی به حقوق مردم و آزار و ستم به آنان برحذر او در بیان حقوق متقابل رهبری و نظامیان، مواردی را مطرح نموده که در مصونیت حق نظامیان بر رهبری:1 مخفی نداشتن امور با نظامیان جز اسرار جنگی؛ 2 مشورت با نیروها در امور جز حکم شرع؛ 3 پرداخت حقوق آنان در موعد مقرر؛ 4 رفتار کردن با آنها بر اساس مساوات. و حق رهبری بر نظامیان:1 عدم سرپیچی از فرمان رهبر، 2 سستی نورزیدن در انجام وظایف، 3 تلاش برای رسیدن به حق، 4 پایداری در کارها، 5 اطاعت از فرماندهان خود. [48] | <><>>/>>
ایشان با اشاره به علت تباهی جوامع در یک روند تاریخی و نقش زمامداران و فرماندهان "همانا ملتهای پیش از شما به هلاکت رسیدند، بدان جهت که حق مردم را نپرداختند، پس سفارشهای حضرت امیر به کارگزاران خود، صرفاً شامل مهربانی و مدارا با مسلمانان از دیدگاه امام علی (ع)، کارگزار اسلامی باید حافظ حقوق انسانی باشد زیرا مردم یا 3-1. سیاستهای نظارتیتشویق و توبیخ کارگزاران حکومت از سیاستهای مدیریتی حضرت علی (ع) بود که به | <><>>/>>
ایشان در نامهای به عمر بنابیسلمه مخزومی، فرماندار بحرین، پس از آنکه نعمان "همانا من نعمان ابنعَجلان زُرقی را به فرمانداری بحرین نصب کردم، بیآنکه سرزنشی و در نامهای دیگر به یکی از فرمانداران خود، این گونه او را مورد تشویق قرار میدهد: "همانا تو از کسانی هستی که در یاری دین از آنها کمک میگیرم و سرکشی و غرور گناهکاران را سپس توصیههای لازم را در مسؤولیت فرمانداری بدو مینماید. در سیره عملی و شیوه مدیریتی امام (ع) نمونههای زیادی نیز وجود دارد که با کارگزاران "به خدا سوگند اگر این کار راست باشد، در نزد من خوار شده و منزلت تو سبک گردیده است. به یکی از کارگزاران خود، طی نامهای، عتابی به همین نحو دارد که رعایت امانت را "منذر بنجارود عبدی" از دیگر کارگزارانی است که به سبب خیانت در امانت بیت المال، | <><>>/>>
"اگر آنچه به من گزارش رسیده، درست باشد، شتر خانهات و بند کفش تو، از تو باارزشتر است ناراحتی امام نسبت به یکی از کارگزاران خود که به او اعتماد کرده و حاکم بصرهاش "پس از خدا بترس و اموال آنان (مردم) را باز گردان، و اگر چنین نکنی، و خدا مرا فرصت دهد تا هنگامی که عبداللَّه بنعباس از طرف امام، حکمران بصره و شهرهای اهواز و فارس و "براستی به خدا سوگند میخورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کردی، کم در نامهای دیگر، او را به اقتصاد و میانهروی و تواضع و فروتنی سفارش میکند. [59] کمیل بنزیاد نخعی که از یاران برگزیده امام و از بزرگان تابعین بود و در خلوت حضرت "سستی انسان در انجام کارهایی که بر عهده اوست و پافشاری در کاری که از مسؤولیت او | <><>>/>>
مقابل رها کردن پاسداری از مرزهایی که تو را بر آن گمارده بودیم و کسی در آنجا نیست تا آنجا امام علی (ع) در اجرای عدالت و اصلاح اخلاق و رفتار کارگزاران خود و نظارت بر مورد دیگر سخنی است که امام با "علاء بنزیاد حارثی" از اصحاب خود دارد آنگاه که در "با این خانه وسیع در دنیا چه میکنی؟ در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری اگر دقت حضرت بر اعمال کارگزاران خود تا بدان حد بود که عثمان بنحنیف حاکم بصره را 1 رعایت حلال و حرام در طعام (عدم اکل حرام و غذای شبههناک)؛ 2 پیروی و متابعت از امام خود در شیوه زندگی؛ 3 تلاش فراوان؛ 4 پاکدامنی؛ 5 پرهیزکاری؛. | <><>>/>>
6 راستی؛ 7 اهتمام به ضعفا و مسکینان؛ 8 کنترل خواهشهای نفسانی؛ 9 قناعت و عدم اسراف؛ 10 همدردی با مردم و سادهزیستی؛ 11 حساسیت نسبت به دعوتها و مجالس پذیرایی. امام سپس در باره خویش به عنوان الگوی سادهزیستی که کارگزارانش باید از او پیروی "آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضایت داده است، او در پایان همین نامه به پسر حنیف هشدار میدهد که "به قرصهای نان خودت قناعت 1 انجام دادن مسؤولیتهای واجب در پیشگاه خداوند؛ 2 تحمل سختی و تلخی در راه خدا؛ 3 شبزندهداری و اُنس با معبود؛ 4 سادهزیستی و قناعت و عدم رغبت به دنیا؛ 5 ترس از معاد؛ 6 استغفار و ترک گناه. امیر مؤمنان (ع) برای رعایت عدالت در جامعه و اینکه کارگزارانش حافظ بیت المال و | <><>>/>>
امام در عهدنامه خود به مالک اشتر، در اخلاق زمامدار با خویشاوندان دستورالعملی "همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خودخواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف حضرت حتی از پذیرش ظرف حلوایی که "اشعث بنقیس" منافق به رسم هدیه اما در ایشان با اینکه در منصب خلافت مسلمانان قرار داشت، لیکن از مردم میخواست که | <><>>/>>
این گونه رفتارهای عملی و سیره حکومتی حضرت، درسهای سازندگی بود برای "وَ اِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لکَنَّهُ فی عُنُقِکَ اَمانَةٌ...؛ [69] همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن تو است. باید از از دیدگاه وی، کسی که امانت الهی را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند، خود و بدین ترتیب امام علی (ع) با الگوسازی در مقوله رهبری و زمامداری امت و نتیجهاز مطالبی که در این مقاله به اجمال آمد، نتایج زیر حاصل میشود: 1 استقرار حکومت برای انتظام امور مردم و توازن اجتماعی از اصول مهم اندیشه امام 2 حکومت مورد نظر امام علی (ع) مبتنی بر معیارهای اسلامی بوده و از دو شاخصه مهم | <><>>/>>
3 استقرار، ثبات و دوام حکومت مطلوب ایشان، علاوه بر مبانی معرفتی و نظری، و 4 از برنامههای اصلاحی امام علی (ع) در دوره زمامداری ارائه یک الگوی جامع 5 امام (ع) در برنامه خود، کارگزاران حکومت را بر اساس معیارهای ارزشی و 6 ایشان طی نامههای مختلف به کارگزاران خود و یا در خطبههای عمومی، 7 به منظور رعایت عدالت و حسن اجرای امور، بر عملکرد و رفتار کارگزاران خود 8 همه این اقدامات به منظور سالمسازی فضای عمومی جامعه و برقرار آرامش و امنیت [1] . عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز. [2] . نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، ج6 1، (در یک مجلد)، چاپ دوم، تهران: بینا، 1392 ه.ق؛ [3] . نهجالبلاغه، نامه 26. [4] . برای نمونه ر.ک: نهجالبلاغه، خطبههای 87، 91 و 129. [5] . ر.ک: نهجالبلاغه، خطبههای 3، 15، 53، 91، 126، 127، 175 و 220. [6] . همان، خطبه 92. [7] . امام در سخنان خود بارها از نقض بیعتها و خیانتهای این جماعت، سستی آنان، عدم اتحاد و [8] . در خطبههای متعددی از نهجالبلاغه، وضعیت این مردم و روانشناسی شخصیتی آنان نمایانده شده [9] . نهجالبلاغه، خطبه 31. [10] . همان، نامه 45. [11] . همان، خطبه 200 (ترجمه دشتی، خطبه 209). | <><>>/>>
[12] . همان، خطبه 159. [13] . همان، نامه 34. [14] . همان، نامه 35. [15] . همان، نامه 38. [16] . همان، خطبه 68. [17] . همان، نامه 53. [18] . همان. [19] . عبدالواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، 2 جلد در یک مجلد، تهران: بینا، تاریخ مقدمه 1376، ص389. [20] . غرر الحکم، ص448. [21] . همان، ص423. [22] . نِعْمَ الْمُظاهَرَةُ الْمُشاوَرَةُ. (غرر الحکم، ص771 و 773). لا ظَهیرَ کَالْمُشاوَرَةِ هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست. (نهجالبلاغه، حکمت 54). وَ لا مُظاهَرَةَ اَوْثَقُ مِنَ الْمُشاوَرَةِ و پشتیبانی مطمئنتر از مشورت کردن نیست. (نهجالبلاغه، حکمت 113). [23] . مَن ِاسْتَبَدَّ بِرَاْیِ هِهَلَکَ وَ مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فی عُقُولِها. (حکمت 161) [24] . نهجالبلاغه، نامه 53. [25] . همان. [26] . همان. [27] . همان، نامه 13. [28] . همان، نامه 53. [29] . ر.ک: همان. [30] . همان، نامه 27. [31] . همان، نامه 67. [32] . ر.ک: همان، نامه 46. [33] . همان، نامه 76. [34] . همان، نامه 18. [35] . ر.ک: همان، نامه 69. [36] . در این موارد ر.ک: همان، نامه 53. [37] . همان. [38] . ر.ک: همان. [39] . همان، نامه 27. [40] . همان، نامه 26. [41] . همان. [42] . همان، نامه 25. [43] . ر.ک: همان، نامه 56. [44] . ر.ک: نهجالبلاغه، نامه 59. [45] . ر.ک: همان، نامه 60. [46] . ر.ک: همان، نامه 61. |
[47] . ر.ک: همان، نامه 60. [48] . ر.ک: همان، نامه 50. [49] . همان، نامه 79. [50] . همان، نامه 19. [51] . ر.ک: همان، نامه 53. [52] . همان، نامه 42. [53] . همان، نامه 46. در باره محمد بنابیبکر بنگرید به نامههای 34 و 35 و خطبه 68 و در باره هاشم بنعتبه بنگرید به خطبه 68. [54] . همان، نامه 43. [55] . همان، نامه 40. [56] . همان، نامه 71. [57] . همان، نامه 41. [58] . همان، نامه 20. [59] . ر.ک: همان، نامه 21. [60] . همان، نامه 61. [61] . ر.ک: همان، نامه 3. [62] . همان، خطبه 200 (دشتی، 209). [63] . همان، نامه 45. [64] . ر.ک: همان، خطبه 215 (دشتی، 224). [65] . همان، نامه 53. [66] . همان، خطبه 215 (دشتی، 224). [67] . ر.ک: همان، خطبه 207 (دشتی، 216). [68] . ر.ک: همان، حکمت 36. [69] . همان، نامه 5. [70] . ر.ک: همان، نامه 26. |