اندیشه فردا

سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی ، مدیریتی

اندیشه فردا

سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی ، مدیریتی

مدیریت و اهمیت آن از دیدگاه امام علی (ع) (2)

جایگاه مدیر
  مطالعه تاریخ گذشتگان ما را به نقش و تاثیر مدیریت در ارتقا و یا انحطاط ملت ها واقف می گرداند. چه بسیارند ملت هایی که از نظر امکانات مادی و زمینه های مساعد فکری و مایه های غنی فرهنگی هیچ کمبودی نداشتند ولی به خاطر نداشتن مدیری مدبر و رهبری آگاه که بتواند با برنامه ریزی صحیح و سازماندهی محکم از نیروهای موجود در جهت هدف استفاده کند در سراشیبی سقوط و شکست قرار گرفته اند و در مقابل ملت هایی بوده اند که با ظهور انسانی شایسته که رهبری و مدیریت آن ملت را بر عهده گرفته و با سازماندهی و بسیج نیروها از کمترین امکانات بزرگ ترین افتخارات را به دست آورده است.

4. جایگاه مدیر
 

مطالعه تاریخ گذشتگان ما را به نقش و تاثیر مدیریت در ارتقا و یا انحطاط ملت ها واقف می گرداند. چه بسیارند ملت هایی که از نظر امکانات مادی و زمینه های مساعد فکری و مایه های غنی فرهنگی هیچ کمبودی نداشتند ولی به خاطر نداشتن مدیری مدبر و رهبری آگاه که بتواند با برنامه ریزی صحیح و سازماندهی محکم از نیروهای موجود در جهت هدف استفاده کند در سراشیبی سقوط و شکست قرار گرفته اند و در مقابل ملت هایی بوده اند که با ظهور انسانی شایسته که رهبری و مدیریت آن ملت را بر عهده گرفته و با سازماندهی و بسیج نیروها از کمترین امکانات بزرگ ترین افتخارات را به دست آورده است. امیرالمومنین(ع) در شناخت جایگاه مدیر و رهبر در هر تشکیلاتی می فرماید: «همانا موقعیت من همانند قطب وسط آسیاب است» و در جای دیگر می فرماید: «موقعیت رهبر و فرمانده همانند نقش نخ تسبیح است که دانه ها را به هم پیوند می دهد، وقتی رشته پاره شد، دانه ها پراکنده می شوند و بدون نتیجه خواهند ماند و هیچ گاه در کنار یکدیگر جمع نخواهند شد». (نهج البلاغه، خ3)
بنابراین مدیریت و رهبری در هر نوعی که باشد از پیشوایی یک ملت گرفته تا فرماندهی لشکر، مسئول اداره و سرپرست خانواده ... در کارایی سازمان مربوطه و تحقق اهداف نقش موثر دارد. منتهی باید از هر نظر توجه داشت که مدیر در تشکیلات، تنها تاثیر اجرایی ندارد بلکه هر حرکت از حرکات او آثار مختلفی را بر جای خواهد گذاشت و در همین موارد است که میزان هنروری و هنرنمایی مدیر مشخص می گردد و شاید آنان که در تعریف مدیریت گفته اند: مدیریت هنر است به خاطر ظرافت ها، ابعاد و تاثیرات گوناگونی که مدیریت دارد، این معنا را استفاده کرده اند.
به جهت اینکه نقش های متنوع مدیریت در یک سازمان مورد عنایت قرار گیرد به چند نمونه به طور مختصر اشاره می شود:

4-1. نقش تربیتی مدیر
 

تاثیری که مدیر بر روح و روان همکاران خود دارد، موقعیت تربیتی او را هر چه بیشتر روشن می سازد، آنان که در یک مجموعه با مدیر کار می کنند و از او دستور می گیرند و اندیشه ها و مدیریت های او که پس از دیگری روشنگر راه آنها قرار می گیرد، خواه ناخواه مجریان را تا حد برخوردها و موضع گیری های مثبت و منفی مدیر، جنبه سمبل و الگو پیدا می کند، بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که یکی از نقش های مدیر در رابطه با همکاران خود، نقش تربیتی است.
قرآن کریم حقیقتی را بیان می نماید که وقتی پیامبر اسلام مردم را دعوت به توحید و یکتاپرسی می کرد، آنها صراحتاً اعلام می کردند که تحت تاثیر بزرگان و مدیران اجتماعی - سیاسی و یا «سادات و کبرا» و «آباء و اجداد» خود هستند. «وقتی که به آنها گفته شود از آنچه خداوند به وسیله وحی بر پیامبرش نازل کرده پیروی کنید می گویند ما از روش های پدران خود پیروی می کنیم» (سوره مبارکه که بقره، آیه 170)

4-2. نقش محوری مدیر
 

از خصوصیاتی که با مسند و منصب مدیریت در آمیخته و مدیر را هرگز گریزی از آن نیست، محوریت است. برای تقریب ذهن و بیان اهمیت محوریت در مدیریت می توان از یک مثال کمک گرفت و چنین گفت که اگر تشکیلات و سازمان ها را به صورت دایره ای بر صفحه ذهنمان ترسیم کنیم، مدیر در نقطه مرکزی دایره قرار دارد و با شعاع یکنواخت نسبت به کل دایره ارتباطی یکسان برقرار می کند و در واقع این مدیریت است که پرگار تشکیلات را بر محور وجود خویش به حرکت در میآورد. از این منظر محوریت یکی از ویژگی هایی است که باید مدیر آن را در خود حفظ کند و نقش خویش را با توجه به تاثیر محوریت در مدیریت به خوبی ایفا نماید. (تقوی دامغانی، سید رضا، 1374: 63)

4-3. نقش بنیادی مدیر
 

قرآن کریم مسئولیت هدایت و مدیریت را در حوزه رسالت پیامبر اسلام بس سنگین و کمرشکن معرفی می کند و می فرماید: «ای پیامبر! آیا ما به تو شرح صدر عطا نکردیم؟ و بار سنگینی که کمر تو را می شکست از دوش جانب برداشتیم» (سوره مبارکه انشراح، آیه 3-1)

5. وظایف مدیر
 

مدیریت و پذیرش مسئولیت اجتماعی یک وظیفه است و هر کس باید در حد توان خود مسئولیت پذیر باشد. حضرت امیر(ع) در خطبه «شقشقیه» می فرماید:
«به خدایی که دانه را (شکافت) و جان را آفرید، اگر بیعت کنندگان نبودند و یاران، حجت بر من تمام نمی کردند و خدا عالمان را نفرموده بود تا ستمکار شکمپاره را برنتابند (تحمل نکنند) و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشته این کار را از دست می داشتم (کنار می گذاشتم) و می دیدید که دنیای شما را به چیزی نمی شمارم و حکومت را پشیزی ارزش نمی گذارم». (نهج البلاغه، خ3)
همچنین در باره بی ارزش بودن ریاست می فرماید: «حکومت بر اساس هواپرستی، آبی گندیده و لقمه ای گلوگیر است». (همان، خ33)
مدیران در تمام سازمان ها بدون توجه به هدف و گستردگی کار، دارای وظایف مشابه و یکسانی هستند، این وظایف عبارت است:

5-1. برنامه ریزی
 

«هیچ عقل و درایتی همچون عاقبت اندیشی نیست».
«دقت و ظرافت در برنامه ریزی از وسیله و امکانات، مهم تر است».
برنامه ریزی عبارت است از پیش بینی عملیات با توجه به منابع (انسانی و غیر انسانی) برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده.
حضرت علی(ع) در اهمیت برنامه ریزی قبل از انجام کار می فرماید: «کسی که بدون آگاهی به عمل می پردازد همچون کسی است که از بیراهه می رود و چنین شخصی هر چه جلوتر میرود از سرمنزل مقصود خویش بیشتر فاصله می گیرد». (همان، خ151)
برای انجام هر عملیاتی در سازمان لازم است قبل از عمل، برنامه ریزی صحیح انجام داد تا منابع سازمان ضایع نگردد و سازمان بتواند با اثربخشی و کارایی لازم به تحقق اهداف خود دست یابد. یکی از اندیشمندان علم مدیریت در اهمیت نقش برنامه ریزی می گوید:
- هر کاری مشکل تر، برنامه ریزی واجب تر.
- هر چیزی که به فکر آید، قابل برنامه ریزی است.
- اگر مسئولیت یک برنامه را به بیش از یک نفر بسپاریم، احتمال شکست برنامه بیشتر است. (دسلر، گری، بی تا، 156)
مزایای برنامه ریزی در یک سازمان می توان شامل موارد زیر باشد:
- احتمال رسیدن به هدف را بیشتر می کند.
- تمرکز بر روی اهداف ایجاد می کند.
- باعث هماهنگی بیشتر می شود.
- از اضطراب در محیط کاری جلوگیری می نماید.
- به کار معنا و مفهوم می بخشد.
اما اعتماد به نفس را در مدیریت افزایش می دهد.
عواملی که ممکن است برنامه ریزی را با شکست مواجه کند، عبارت است از:

1. به کارگیری افراد نامناسب
 

در انجام هر عملیاتی، افرادی باید به کار گرفته شوند که مناسب انجام کار هستند. استفاده از افراد نالایق هر برنامه ای را با شکست مواجه می کند. امیرالمومنین (ع) در این باره می فرماید: «عجبا من می خواهم به وسیله شما بیماری ها را مداوا کنم، اما شما خود دردمندید».
«تدبیر پیران، بالاتر از شمشیر جوانان است»
(نهج البلاغه، حکمت 76)

2. عدم آگاهی
 

عدم شناخت درست از منابع، امکانات، توانایی ها و تغییرات محیطی، هر برنامه ای را با شکست مواجه می سازد. حضرت علی (ع) می فرماید: «هیچ حرکتی نیست مگر آنکه به شناخت آن محتاجی» و در کلامی دیگر می فرماید: «هر کس کاری را بدون علم و آگاهی انجام دهد فسادی که از آن کار ناشی می شود بیش از اصلاحی است که از آن به دست می آید». (کافی، ج1، 55)
مدیرانی که در ارتباط مستمر با تحولات محیط نیستند قادر به تطبیق سیستم با وضع موجود نبوده، سیتسم با اضمحلال و نابودی مواجه خواهد شد. امام علی (ع) پیرامون ضرورت آگاهی مدیر از تحولات می فرماید:« به خدا سوگند از اخبار و روایات جاری کشور بی اطلاع نیستم تا مرا غافلگیر کنند». (نهج البلاغه، خ6)

3. تضاد و اختلاف نظر در برنامه
 

قسمت های مختلف یک برنامه نباید با هم تناقض و تعارض باشند. ناسازگاری بین افکار باعث تحلیل و خنثی کردن نیروها خواهد شد. حضرت امیر (ع) می فرماید، «ناسازگاری، رای و نظر از بین می برد. ناسازگاری بسیار، شقاق و پراکندگی است» و در جایی دیگر می فرماید: «اختلاف رای، عقیده را نابود می کند»
برنامه ریزی دو بخش دارد (بخش سیاستگذاری، بخش اجرایی) در اجرا نباید مردد بود.
5. عدم مشارکت با کلیه دست اندر کاران برنامه برای برنامه ریزی و اجرای هر تغییر لازم است ابتدا کارکنان را آگاه سازیم و ضرورت تغییر را برای آنان بیان کنیم، به عبارت دیگر آنها را با فرصت ها و تهدیدهای آتی ناشی از استقرار وضع موجود آشنا سازیم، عدم مشارکت با کارکنان هر برنامه ای را با شکست مواجه خواهد کرد. حضرت علی (ع) در باره مشورت و مشارکت با افراد می فرماید:
- من همه کارها را با شما مطرح می کنم جز اسرار جنگ.
- کسی که به رای خود پافشاری کند هلاک می شود کسی که با دیگران مشورت کند در عقل و اندیشه آنان شریک می شود.
- مشاورت، خوب پشتیبانی است و خود رای بودن، آمادگی بدی است.
- کسی که از اندیشه های خود به وجد آید، دشمنانش بر او چیره می شوند.
- پیش از آنکه به کاری تصمیم بگیری بیندیش و پیش از اقدام به آن مشورت نما و قبل از هجوم به کار تدبیر و سپاسگزاری کن. (جلوه های حکمت: 33)

6. اسیر مشاور بودن
 

با توجه به گستردگی و افزایش واحدها و تنوع در تخصص ها، مدیران دیگر نمی توانند به تنهایی از همه مسائل سازمان، اطلاع کامل داشته تا بتوانند به طور سنجیده و موثر تصمیم بگیرند. اما بسیاری از مدیران به علل گوناگون (عدم تخصص - عدم آگاهی از محیط داخلی، عدم اطلاع از توان لازم و...) به جای مشورت کردن و تصمیم گیری، آلت دست مشاوران شده، منابع جمع و سازمان را به خطر می اندازند. امام علی (ع) به ابن عباس می فرماید: «تو حق داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن بیندیشم و تصمیم نهایی را بگیرم. اما اگر برخلاف نظر تو تصمیم گرفتم باید از من اطاعت کنی». (رحمانی، جعفر، کاوسی، ص30)

7. مشخص نبودن اهداف
 

هدف نتیجه مطلوبی است که ما در انتظار آن هستیم، شناخت و تعیین و تبیین هدف بسیار مشکل است، هر هدف، خود وسیله ای برای رسیدن به یک هدف بالاتر است یکی از مشکلاتی که سازمان با آن درگیر است آن است که کارکنان با اهداف واقعی آشنا نیستند. حضرت علی (ع) می فرماید: کسی که در طریق یک هدف نباشد، حیله های دیگران او را شکست می دهد».

5-2. سازمان دهی
 

منظور از سازمان دهی، نظم و ترتیب دادن به کار و فعالیت و تقسیم آن به افراد به منظور انجام دادن کار و تحقق هدف های معین است که نتیجه آن، ایجاد ساختار سازمان است. ساختار سازمان روابطی منظم و منظق را که لازم عملیات اعضای سازمان است به وجود می آورد و منظور از فراگرد سازماندهی تشخیص فعالیت های لازم برای رسیدن به اهداف و اجرای برنامه ها و گروه بندی فعالیت ها با توجه به منابع انسانی و مادی موجود و تشخیص بهترین طریقه استفاده از آنها و دادن حق اختیار عمل و حق دستوردهی و تصمیم گیری برای انجام هر کار به مسئول گروه و بالاخره ارتباط دادن واحدها به یکدیگر به صورت عمودی و افقی از طریق روابط اختیار و شبکه ارتباطی اطلاعاتی است. (رحمانی، جغفر، کاوسی، ص31)
حضرت علی(ع) در عهدنامه معروف مالک اشتر، جامعه را دارای طبقات اجتماعی دانسته هر یک از آنها را بر اساس نوع کار و چگونگی مسئولیت شان دسته بندی می کند و می فرماید: «ای مالک! بدان که جامعه تحت نظارت تو به طبقات مختلفی تقسیم شده اند و کار هیچ گروهی دیگر به کمال نمی رسد و هیچ دسته ای از دسته دیگر بی نیاز نیست». (نهج البلاغه، نامه 53)
همچنین امیرالمومنین (ع) در زمینه تقسیم کار و مسئولیت به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید: «برای هر یک از فرودستان و کارکنان خویش کاری مشخص کن تا او را نسبت به همان کار مواخذه کنی، چرا که این روش سزاوارتر است تا انجام دادن کارهای تو را به یکدیگر واگذار نکنند.» (تحلیلی از مدیریت اسلامی در پنج سال رهبری امام علی (ع)».
برخی از اصول مهم و متداول در فرآیند سازمان دهی به شرح زیر است:

5-2-1. تفویض اختیار
 

یکی از ویژگی های مورد توجه در سازمان دهی نیروها، مسئله اختیار است. پرورش منابع انسانی و کارکنان کارآمد امروزه یکی از اهداف مدیریت است. مدیران جهت افزایش اثربخشی خود در محیط کاری و برای اینکه بتوانند به وظایف مهم و کلیدی خود برسند، باید قسمتی از اختیارات خود را به کارکنان تفویض نمایند. امام علی (ع) می فرماید: «مالک را به مصر فرستادم برای جمع آوری مالیات، و.... آبادانی شهرها....»
5-2-2. ضرورت رعایت نظم
نظم حیات اجتماعی است. در زندگی چیزی خطرناک تر از بی نظمی نیست. ریشه نظم به معنای خوب و درست انجام دادن کار است. امام علی(ع) می فرماید: «عاقل کسی است که هر چیزی را در جای خود می گذارد». نظم فیزیکی و نظم فکری دو منبع اصلی مدیریت است، غلبه بر بی نظمی، شروع خردمندی و رعایت است. در یک کار گروهی، نظم و انضباط کلید اصلی موفقیت است. برای اجرای وظایف در سازمان، استفاده بهینه از منابع انسانی و تجهیزات، حفظ ارزش های حاکم بر گروه و... باید نظم برقرار گردد.

5-2-3. رعایت سلسله مراتب
 

یکی از ویژگی های رفتاری زیر مجموعه با روسا رعایت سلسله مراتب است. اهمیت این موضوع با توجه به لزوم و پذیرش انضباط، مشخص بودن حیطه اختیار و عمل کارکنان است به طوری که بدون رعایت آن شیوه امور از هم خواهد گسیخت و بسیاری از تلخکامی ها از بی نظمی ها نشأت می گیرد. در این خصوص حضرت (ع) می فرماید: «تو نگهبان و مسئول هستی برای کسی که از تو بالاتر است» در جای دیگر در اهمیت اطاعت از مافوق می فرماید: «به یکی از فرمانداران خودسر می گوید: «تو نیز باید مطیع مافوق باشی». (نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه5)
5-2-4. به کارگیری نیروها بر اساس معیار تعهد و لیاقت
اصولاً انسان استعدادها و ظرفیت های بالقوه فراوانی دارد اما باید اعتراف کرد که به لحاظ ساخت فیزیولوژیکی و روانی برای انسان ضعف ها و محدودیت هایی نیز متصور است. حضرت امیر در این زمینه می فرماید: هر گاه خواستی فرمانت اطاعت شود چیزی را بخواه که توانایی انجام آن باشد. در کلیله و دمنه آمده است که «هر که زمام مصالح وزیری ناصح بسپارد هر گز دست ناکامی به دامن اقبال او نرسد و پای حوداث ساخت، سعادت او را نسپرد» (کلیله و دمنه: 194)

5-3. هماهنگی
 

ایجاد، تقویت و گستردگی وحدت، انسجام و همبستگی ملی امری لازم و ضروری در جامعه است. هر عامل آشوب زای درونی و یا عنصر مخرب بیرونی منجر به افزایش بی ثباتی و در نهایت باعث فروپاشی جامعه خواهد شد. امام علی (ع) در اهمیت وحدت در بقای جامعه و حکومت در وصف مردم عربستان در زمان اوج عزت و شوکت می فرماید: « هنگامی که جمعیتشان متحد، خواسته های متفق، قلب ها و اندیشه ها معتدل، دست ها پشتیبان هم، شمشیرها یاری کننده دیگر، دیده ها نافذ و مقصودها همه یکی بود آیا مالک و زمامدار و سرپرست اقطار زمین نبودند، آیا زمامدار جهان نگردیدند». در ادامه امام علی (ع) می فرماید: « از امت ها عبرت بگیرید».
در درون جامعه، نهادهای گوناگون، نقش های متفاوتی دارند. کارایی و کارآمدی ساخت ها و نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در گروی برقراری نوعی هماهنگی، ثبات، امنیت، تعادل و همسازی اجزا با یکدیگر است.

5-4. هدایت و رهبری
 

نقش رهبری در سازمان در شمار مهم ترین نقش هاست، مشخصه سازمان پربار و موفق رهبری پویا و اثربخش است، حضرت امیر (ع) در باب مدیریت می فرماید: «تدبیر و مدیریت خوب سرمایه اندک را افزون می کند و اما مدیریت و تدبیر نادرست، سرمایه انبوه را نیز نابود می کند. ایشان یکی از عوامل موثر در پیروزی هر تشکیلاتی را پیروی از رهبری می دانستند و به عبارت دیگر وظیفه رهبری تاثیر گذاری بر مردم است، جهت وادار کردن آنها به کوشش دلخواه جهت تحقق هدف های گروهی، (رحمانی، جعفر، کاوسی، ص44)

5-5. نظارت و کنترل
 

وظیفه هر مدیری، مراقبت دایم از این امر است که برنامه ها به خوبی در حال اجرا باشند، سازمان رو به راه و کارها به گونه ای موثر جریان داشته باشد. هر برنامه ای بدون کنترل، محکوم به انحراف و شکست است. همچنین کنترل کردن کارکنان بدون داشتن برنامه و هدف موجب نارضایتی و صرف هزینه می باشد. امام علی (ع) اصل بازرسی را به عنوان یک روش الزامی در محیط کار، لازم می داند و در اهمیت نقش نظارت در مدیریت می فرماید: «... سپس تمام کارهای کارگزارانت را تحت نظر بگیر و بازرسانی مخفی از کسانی که اهل صدق و وفا هستند بر آنان بگمار، زیرا در نظر داشتن امور کارگزارانت به صورت پنهان و مخفی، آنان را وادار به امانت داری و مدارا با رعیت می نماید و از تشکیل شبکه های خلافکاری باز می دارد. (فرمان حکومتی، نهج البلاغه، 93)

فرجام
 

برای آنکه از مدیریت و نقش بسیار موثر و تعیین کننده آن در روند توسعه و رشد جوامع انسانی بیشتر مطلع شویم باید عنایت داشته باشیم که هیج عملی و کار ساده ای را نمی توان در نظر گرفت که انجام صحیح آن از برنامه ریزی، سازمان دهی، به کارگماری، تصمیم گیری، هماهنگی، آینده نگری و کنترل و نظارت بی نیاز باشد و این همان اصول مدیریت است که هر مدیر برای اداره امور حوزه مسئولیت خویش باید آنها را اعمال نماید، هر مدیر و رهبری برای برآورده ساختن نیازهای سازمانی و اهدف جامعه تحت امر خویش نیاز به سازمان دهی و ایجاد ارتباطات موثر و منسجم دارد که این زمانی میسر می شود که یک فرد جامع الاطراف به عنوان مدیر در راس تشکیلات قرار گیرد. لذا امروزه اداره صحیح امور چه در سطح خرد که اصطلاحا به آن مدیریت عملیاتی گفته می شود و چه در سطح وسیع و کلان که اصطلاحا به آن رهبری گفته می شود و مهم ترین مسائلی هستند که وجود آنها در همه نظام ها و حکومت ها ضروری است و آن نظام ساختاری می تواند به صورت کاراتر و عملی تر به رفع مشکلات و رفع نیازهای موجود خویش بپردازد که سیستم مدیریتی خویش را بر اساس رهبری و مدیریتی صحیح تر و اصولی تر استوار نماید. نظام اسلامی که راهگشای ما در تمامی مراحل زندگی می باشد مدیریتی را به ما عرضه می کند که زمینه رشد انسان به سوی الله (الی الله المصیر) را فراهم سازد و مطابق کتاب و سنت و سیره و روش پیامبر (ص) و امامان معصوم، ما را در رسیدن به اهداف نظام یاری رسانده و همانند یک محور و مدار و قطب، عمی می کند و آن چیزی نیست مگر «مدیریت اسلامی» که ما به آن پرداختیم.
منابع:
1- ابن ابی الحدید، عزیزالدین ابوحامد المعتزلی، شرح نهج البلاغه، به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالاحیاء الکتب العربیه، (1960) ، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.
2- تحلیلی از مدیریت اسلامی در پنج سال رهبری امام (ع) موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین، قم.
3- سیدرضا تقوی دامغانی، نگرش بر مدیریت اسلامی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ج8؛ 1374.
4- مجله تدبیر، شمار 23.
5- جعفر رحمانی ، کاوسی، اصول مدیریت اسلامی، سیره نظری و عملی حضرت علی (ع) بی تا.
6- گری دسلر، مبانی مدیریت، ج1.
7- علاء الدین الهندی، کنزالمعال، موسسه الرسالات.
8- علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج77.
9- غرر الحکم.
10- فیض الاسلام، مصطفی زمانی، جعفر شهیدی، نهج البلاغه.
11- قرآن کریم.
12- محمود قوچانی، فرمان حکومتی، تهران: انتشارات مرکز آموزش مدیران دولتی، 1377.
13- کلینی، اصول کافی.
14- مجمع البیان، ج3.
15- سید اصغر ناظم زاده، جلوه های حکمت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، 1375.
16- نصرالله منشی، کلیه و دمنه.
منبع: فصلنامه راهبرد، شماره 41، پاییز 1385، صص249 - 245.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد