در روزگار ما ، این اندیشه ،
قوت گرفته است که اگر جامعه ای
بخواهد نظام اقتصادی ، صنعتی و سیاسی و اجتماعی خویش را
دگرگون سازد و آن را با مقتضیات و نیازمندی های جدید ،
همساز نماید ، ناچار است سیاست جامعی را در توسعه نیروی
انسانی داشته باشد و این ، جز از طریق تعلیم و تربیت ، میسّر
نیست .2 کارکردهای بسیار اساسی نهاد آموزش در هر جامعه (که برای
بقا و تداوم یک جامعه ضروری است) و همچنین نقش بسیار
مهم و چشمگیر این نهاد در توسعه و پیشرفت جوامع مختلف ،
سبب شده است که این نهاد ، از اهمیت منحصر به فرد ، در هر
جامعه ای برخوردار باشد . یکی از کارکردهای اساسی این نهاد ،
تربیت و تقویت روحیه نوآوری و تغییر و نواندیشی در سطح
جامعه است؛ اما پیش از پرداختن به نقش آموزش و پرورش در
نهادینه سازی ابتکار و نو اندیشی در سطح جامعه ، باید به
بررسی رابطه نهاد آموزش و تغییرات در جامعه بپردازیم . جوامع امروز ، اعم از پیشرفته و در حال
پیشرفت ، مرتبا در حال
تغییر و دگرگونی هستند . همه چیز در زمینه فناوری و ابزار و
وسایل تولید در صنعت ، کشاورزی و خدمات ، و ... به طور مداوم
در حال تغییر است . بنا بر این ، آموزش و پرورش نیز تغییر
می یابد ، آموزش ، از یک سو منشأ این تغییرات اجتماعی است و
از سوی دیگر ، خود ، تحت تأثیر این تغییرات است . بدین معنا
که از یک طرف ، مدارس و دانشکده ها و حتی آموزشگاه های
غیر رسمی ، با اجرای برنامه های آموزشی در زمینه تکنولوژی ،
مدیریت ، و بهبود کارآیی سازمانی ، مبانی فکری و ذوقی و
خلاقیت و نوآوری را در جوانان ایجاد می کنند و از طرف دیگر ،
همین نوآوری ها و دگرگونی های اقتصادی و اجتماعی ، تحول
آموزش را در پی دارند .3 آموزش و پرورش می تواند کارگزار یا عامل
تغییر اجتماعی یا
شرط و لازمه تغییر در جامعه و یا نتیجه و معلول تغییر در سایر
نهادهای اجتماعی ـ که با آموزش و پرورش در ارتباط اند و
کنش های متقابل نزدیک دارند ـ باشد .4 با ذکر مطالب بالا مشخص شد که رابطه آموزش و پرورش و
تغییرات اجتماعی ، یک رابطه متقابل و دوسویه است و آموزش
و پرورش ، هم بر تغییرات اجتماعی و نوآوری ها و ابتکارات در
عرصه اجتماع ، تأثیر می گذارد و هم از تغییرات و نوآوری ها تأثیر
می پذیرد . پدیده های نو ، از راه های مختلف ، در برنامه های آموزشی
اثر
می گذارند و نظام های آموزشی از این حیث دچار دگرگونی
می شوند . مواد آموزشی تحت تأثیر یافته های دانش ، تغییر
می کنند و آثار آنها در محتوای کتاب های درسی ظاهر می شوند
و این ، روندی است همیشگی و وقفه ناپذیر .5 از سوی دیگر ، همین
برنامه های آموزشی و محتوای آموزش
می توانند زمینه ابتکار و نواندیشی را در حوزه های مختلف
فراهم آورند . نظام آموزش برای آن که بتواند در به وجود آوردن
ابتکار و نوآوری در جامعه و در تغییرات و اصلاحات اجتماعی ،
نقش اساسی به عهده گیرد ، باید ابتدا سیاست ها ، اهداف ،
راهبردها و مفاهیم مورد تأکید خود را در این مسیر (یعنی تأکید
بر نوآوری و ابتکار) تغییر دهد . از میان اصول اساسی بسیار مورد نیاز
در حرکت اصلاحات
آموزش و پرورش که بررسی های انجام شده نشان می دهد در
اکثریت قلمروهای آموزش و پرورش می توانند تحول آفرین
باشند و به عنوان شاخص راهنما مدّ نظر قرار گیرند ، می توان به
مواردی همچون نوآوری و نوجویی ، ابتکارطلبی ، ایجاد موقعیت
یادگیری تازه و ارائه طرح های نوآورانه اشاره کرد .6 آری! نظام آموزش
و پرورش می تواند نقش بسیار اساسی در
نهادینه سازی ابتکار و نوآوری در سطح جامعه به عهده گیرد؛ اما
پیش شرط هایی برای تحقق چنین هدفی لازم است که در ذیل
به آنها اشاره می شود . 1 .
سیاست آموزشی و راهبردهای آموزش و اهداف نظام
آموزش و پرورش ، بر نوآوری و ابتکار ، تأکید کنند و برای تحقق
این موضوع ، ساختار نظام آموزشی ، محتوای آموزشی ، روش
تدریس و راهبرد آموزش ، متناسب با آن طراحی گردند . 2 . نظام آموزش
باید از خاصیت انعطاف پذیری ، پویایی و
خلاقیت لازم برخوردار باشد . فضای آموزشی کلاس ها باید
بتواند برای آموزش گیرندگان ، توفان ذهنی بر پا کند و در حین
درس ، دانشجو و دانش آموز ، نباید صرفا شنونده محض باشد؛
بلکه باید برنامه های کلاس درس و روش های تدریس به
گونه ای باشد که در ذهن فراگیران ، سؤال پیش آورد و دامنه
اندیشه آنها را بگستراند و هم زمان ، در آنها پاسخ هایی را به
وجود آورد و آنها را به اندیشیدن و آفریدن برانگیزاند .7 درباره تأثیر ساختار و محتوای نظام آموزشی در برانگیختن
روحیه نواندیشی و ابتکار در میان فراگیران ، سخن بسیار است ؛
اما به طور خلاصه به دو نکته اساسی در این موضوع ، اشاره
می کنیم . درباره ساختار نظام آموزشی باید بگویم : اگر نظام آموزشی
به
دنبال نوآوری است و بر کیفیت تأکید می کند ، لزوما باید بسیاری
از مقررات دست و پا گیر اداری را تعدیل کند ؛ زیرا
دیوان سالاری ، به سبب ویژگی های ذاتی خود ، به خلاّقیت ها و
ابتکارات ، میدان نمی دهد .8 از سوی دیگر ، تمرکززدایی باید در دستور
کار جدّی نظام
آموزش و پرورش باشد (که البته در سال های اخیر در قالب
بحث مدرسه محوری در نظام آموزش ما مطرح شده است) ؛ زیرا
بر اساس بررسی های صورت گرفته ، در ساختار غیر متمرکز ،
میدان برای بروز نوآوری و ابتکار ، بیشتر فراهم است . از سوی دیگر ،
از نظر محتوا ، آموزش باید به صورتی تنظیم
شود که در ذهن فراگیرنده ، موجب بروز سؤال و برانگیختن
حس کنجکاوی شود و او را به تفکر و ابتکار و نواندیشی وادار
سازد . معلم نیز باید در هنگام تدریس خود ، سؤالاتی را برای
دانش آموز، مطرح کند که پاسخ دادن به آنها مستلزم ارتباط دادن
واقعیت ها و مفاهیم مختلف به یکدیگر باشد . برای این منظور ،
بهتر است مسائلی مطرح شوند که از محیط اجتماعی سرچشمه
می گیرند و به زندگی واقعی مربوط اند ، تا دانش آموزان ، آنها را با
عنوان مسائل واقعی و دارای ارزش برای حل در نظر بگیرند و
برای حل آنها بکوشند .9 ایجاد
هر گونه مانعی در روند پرسشگری و پاسخگویی و نیز
اِعمال محدودیت بر فضای گفتگوی معلم و شاگرد (بجز در مورد
چارچوب های اخلاقی و حقوق و حریم خصوصی) ، به سرکوب
خلاّقیت های ذهنی خواهد انجامید . معلم در هنگام تدریس خود باید به
نکات زیر دقت نماید تا
زمینه ابتکار و نواندیشی و آفرینندگی در دانش آموز فراهم
شود :10 ـ محدود نکردن تجارب دانش آموزان به موقعیت های خاص ، ـ
ارزش قائل شدن برای سؤال ها و اندیشه های غیر معمول و
بدیع ، ـ قرار دادن فرصت هایی برای خودآموزی و یادگیری
اکتشافی ، ـ احترام و اهمیت قائل شدن برای تفاوت های فردی
دانش آموزان ، ـ استفاده از روش ها و فنون خاص ، به منظور بالا بردن
سطح
آفرینندگی (مانند : بارش مغزی ،11 ، مهارت پژوهی12 و روش
مطالعه آفریننده13) . معلم باید در هنگام انتخاب روش تدریس خود ،
بیشتر ،
روش های تدریسی را انتخاب کند که در آنها ، دانش آموزان به
صورت فعال تر در عرصه آموزش و یادگیری حضور دارند و به
مفاهیمی چون : تفکر انتقادی14 و حل مسئله15 در تدریس خود ،
توجه لازم را مبذول دارد . البته این موضوع ، نیازمند فراهم
آمدن عوامل متعددی است که از آن جمله می توان به تغییر
نگرش معلمان از نگرش سنّتی به نگرش پذیرنده نوآوری و
ابتکار ، تغییر لازم در محتوا و برنامه های آموزشی ، فراهم
آوردن بستر مناسب در اجتماع برای پذیرش نوآوری ها و
ابتکارات و نواندیشی ها ، فراهم آوردن زمینه حمایت از
نواندیشی و ابتکار و به کارگیریِ این نواندیشی ها و ابتکارها در
عرصه های اجرایی و عملیاتی اجتماع و ... اشاره کرد . 1 . آموزش و پرورش ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه ، امان
اللّه صافی ، تهران :
سمت ، پنجم ، 1382 . 2 . آموزش و پرورش تطبیقی ، احمد آقا زاده ،
تهران : سمت ، چاپ دوم ،
1381 . 3 . جامعه شناسی آموزش و پرورش ، محمّد رسول گلشنی فومنی ،
تهران :
دوران ، ویرایش سوم ، 1379 . 4 . جامعه شناسی آموزش و پرورش ، علی
علاقه بند ، تهران : روان ، سی ام ،
1381 . 5 . آموزش و پرورش در جهان نو ، جان آویزی ، ترجمه : محمّد
علی فرجاد ،
تهران : رسانه الکترونیک ، اول ، 1381 . [ یک منبع مفید دیگر در این زمینه:
اصلاحات آموزشی و مدرن سازی، محمّد رضا سرکار آرانی، تهران: روز نگار،
1382 (بخش علمی) ] . 6 . پیش نویس دوم سند و منشور اصلاح نظام آموزش و
پرورش ایران ، با
نظارت علی اصغر کاکوجویباری ، تهران : پژوهشکده تعلیم و تربیت ، اول ،
1382 . 7 . تأثیر فناوری اطلاعات (IT) در آموزش و پرورش (مجموعه
مقالات
همایش تولید علم ، جنبش نرم افزاری و آزاداندیشی) منطقه 6 دانشگاه آزاد
اسلامی . 8 . «موانع و چشم اندازهای آموزش و پرورش در راه جهانی
شدن» ، محمّد
علی تصدیقی ، فصل نامه مدیریت در آموزش و پرورش ، شماره 37 ـ 40 (1383) . 9
. اصول اساسی برنامه ریزی درسی و آموزش ، رالف تایلر ، ترجمه : علی تقی
پور ظهیر ، تهران : آگاه ، دوم ، 1377 . 10 . اقتباس از کتاب : روان
شناسی پرورشی ، علی اکبر سیف ، تهران : آگاه ،
ویراست پنجم ، 1381 . 11. brain sterming. 12. research skill. 13.
creative study. 14. critical thinking. 15. problem solving.نهاد
آموزش و تحوّل اجتماعی
نظام آموزشی و توسعه
خلاّقیت
زمینه های توسعه خلاّقیت
سه
مانع اساسی
خلاّقیت و وظیفه معلم
پانوشت
ها و منابع :